شهد نماز

ساخت وبلاگ
شهد نماز...ادامه مطلب
ما را در سایت شهد نماز دنبال می کنید

برچسب : شهدا’"نماز"دانلود"یاد و خاطره, نویسنده : abolfazl pamahmoodi65 بازدید : 252 تاريخ : ساعت: 12:55

گردآورنده: يزدان باهوش نژاد

دوم راهنمايي پسرانه شماره 3  امام حسين (ع)

 

 

«خدا را سپاس كه محيط عمومي كشور، محيط ذكر و نماز و معنويت است و خدا را سپاس كه خيل عظيمي از مردم ما، به ويژه جوانان با نماز ونياز پيوند روحي و عاطفي و عقلاني دارند.»

بخشي از پيام مقام معظم رهبري:

نماز نشانه مسلمانان است، مسلمان به وسيله‌ي نماز از ديگران متمايز مي‌شود. وقت نماز، وقت بارعام است كه بندگان شرف حضور مي يابند و از اين سعادت عظيم بهره مند مي شوند.

نماز و نيايش ارتباط صميمانه با خداست قلم به دست گرفتم تا درباره‌ي نماز امام (ره) و شهيدان بنويسم قلم ركوع كرد، سجود كرد. قنوت خواند، تشهد و سلام داد.

هركس خدا را هميشه با حضور قلب و بصيرت خوانده‌ مجموعه‌اي از وضو تا نافله‌اش غرق در معنويت است.

آثار نماز بر نوجوانان و جوانان به سفارش شهدا:

آري نماز، تنها محبوب دلدادگان به حضرت حق و روشني ديده و چراغ راه پويندگان كوي دوست و محفل انس خلوت نشينان وادي عرفان است. آنان كه زندگي را بياد او نخواهند و رستگاري خويش را با شهادت در محراب نماز ببينند: (فزت و رب الكعبه) با تمام وجود راه زنده داشتن نام و يادخداي خويش واقامه‌ي نماز و راز و نياز با او كوشند و سرانجام خود فدايي راه نماز شوند. «اشهدانك قد اقمت الصلوه» اين همه، جايگاه ويژه و عظمت فوق العاده اين فريضه الهي را روشن مي سازد و همگان را به تعظيم عالي ترين شعار وادار مي‌كند.

 

شهادت:

شهيد: يعني كسي كه در راه  آرمانهاي معنوي كشته مي‌شود و جان خود را كه سرمايه هر انساني است براي هدف ومقصدي الهي صرف مي‌كند و خداي متعال هم در پاسخ اين ايثار و گذشت بزرگ حضور و ياد او را در ملتش تداوم مي بخشد و آرمان او زنده مي‌ماند.

اين خاصيت كشته شدن در راه خداست. كساني كه در راه خدا كشته مي شوند زنده‌اند. جسم آنها زنده نيست، اما وجودحقيقي آنها زنده است. مقام معظم رهبري

داستانهايي از نماز شهدا: توسعه فرهنگ نماز در جبهه‌ها

از سال 1360 الي 1362 در قرارگاه عملياتي كربلا شاهد فداكاري‌ها و رشادتهاي شهيد صياد شيرازي بودم روحيات معنوي ايشان سبب جذب كليه كساني مي شد كه با وي ارتباط داشتند. او حتي در مناطق عملياتي به برپايي نماز جماعت اهميت مي‌داد و بر همين اساس فرماندهان لشكر نيز ضمن رعايت نكات عملياتي و دقت در مأموريتهاي رزمي در تأمين نمازخانه و تشويق پرسنل نماز جماعت تأكيد داشت. بنابراين صياد شيرازي پايه گذار توسعه فرهنگ نماز در جبهه‌ها بود.

رزمنده دلاور، محسن شاه رضايي در نقل خاطره‌اي مي‌گويد: «در شب عمليات بدر، سوار قايق شديم و زديم به خط مقدم، زير باران تير. در حين عمليات بوديم كه وقت نماز مغرب شد. رزمنده پيري با ما بود، شروع كرد با آب هور وضو گرفت. ما هم بعد از او وضو گرفتيم و در همان دقايق به نماز ايستاديم آن شب، آن نماز اول وقت، در آن شرايط سخت، بهترين نماز ما بود.»

همسر شهيد حاج محمدابراهيم همت مي‌گويد: «ابراهيم بعد از چند ماه عمليات به خانه آمد. سرتا پا خاكي بود و چشم‌هايش سرخ شده بود. به محض اينكه آمد، وضو گرفت و رفت كه نماز بخواند. به او گفتم: حاجي لااقل يك خستگي در كن، بعد نماز بخوان. سر سجاده‌اش ايستاد ودر حالي كه آستين‌هايش را پايين مي‌زد، به من گفت: من با عجله آمدم كه نماز اول وقتم از دست نرود. اين قدر خسته بود كه احساس مي‌كردم، هر لحظه ممكن است موقع نماز از حال برود.»

شهد نماز...
ما را در سایت شهد نماز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abolfazl pamahmoodi65 بازدید : 232 تاريخ : ساعت: 12:30

وضوى جبيره اى

چيزى كه با آن زخم يا عضو شكسته را مى بندند و دوايى كه روى آن مى گذارند «جبيره» ناميده مى شود.

مسأله 88- هرگاه در يكى از جاهاى وضو زخم يا دُمَل يا شكستگى باشد، چنانچه روى آن باز است و خون ندارد و آب هم براى آن مضر نيست بايد مطابق معمول، وضو بگيرد.

مسأله 89- هرگاه زخم يا دُمَل يا شكستگى در صورت و دستها است و روى آن باز مى باشد; امّا آب ريختن روى آن ضرر دارد، كافى است اطراف آن را بشويد، ولى اگر كشيدن دستِ تر بر آن ضرر ندارد بايد دستِ تر بر خود آن نيز بكشد و اگر ضرر دارد مستحبّ است پارچه پاكى روى آن بگذارد و دستِ تر روى آن بكشد.

مسأله 90- هرگاه زخم يا دمل و شكستگى در محلّ مسح باشد چنانچه نتواند آن را مسح كند بايد پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با رطوبت آب وضو مسح كند و بنابر احتياط واجب، تيمّم هم بنمايد و اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد بايد وضوى بدون مسح بگيرد و بنا بر احتياط واجب تيمّم هم بكند.

مسأله 91- هرگاه زخم يا دمل و شكستگى با پارچه يا گچ يا مانند آن بسته شده است، چنانچه باز كردن آن ضرر و مشقّت زيادى ندارد و آب هم براى آن مضر نيست، بايد آن را باز كند و وضو بگيرد، در غير اين صورت اطراف زخم يا شكستگى را بشويد و احتياط مستحب آن است كه روى جبيره را نيز مسح كند و اگر جبيره، نجس است يا نمى شود روى آن دستِ تر بكشد، پارچه پاكى را بر آن ببندد و دستِ تر روى آن بكشد.

مسأله 92- هرگاه جبيره تمام صورت يا تمام يكى از دستها را گرفته باشد، بايد بنا بر احتياط هم وضوى جبيره اى بگيرد و هم تيمّم كند، همچنين اگر جبيره تمام اعضاى وضو را گرفته باشد.

مسأله 93- كسى كه در كف دست و انگشتهايش جبيره دارد و در موقع وضو دستِ تر روى آن كشيده، مى تواند مسح سر و پا را با همان رطوبت انجام دهد و اگر كافى نباشد، از جاهاى ديگر وضو رطوبت مى گيرد.

مسأله 94- هرگاه جبيره بيشتر از معمول، اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممكن نيست بايد به دستور جبيره عمل كند و بنا بر احتياط مستحبّ، تيمّم هم بنمايد و اگر برداشتن جبيره اضافى ممكن است بايد آن را بردارد.

مسأله 95- هرگاه در جاى وضو، زخم و جراحت و شكستگى وجود ندارد، امّا به جهت ديگرى آب براى آن ضرر دارد، بايد تيمّم كند، ولى اگر فقط براى مقدارى از دست و صورت ضرر دارد، چنانچه اطراف آن را بشويد كافى است و احتياط آن است كه تيمّم هم بكند.

مسأله 96- اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده كه برداشتن آن ممكن نيست، يا بسيار مشقّت دارد بايد به دستور جبيره عمل كند، يعنى اطراف آن را بشويد و روى آن را دست بكشد.

مسأله 97- غسل جبيره اى مثل وضوى جبيره اى است، ولى تا ممكن است بايد غسل را ترتيبى بجا آورد، بنا بر احتياط واجب.

مسأله 98- كسى كه وظيفه او تيمّم است، هرگاه در اعضاى تيمّم او زخم، يا دُمَل، يا شكستگى باشد بايد مطابق دستور وضوى جبيره اى تيمّم جبيره اى كند.

مسأله 99- كسى كه وظيفه او وضو يا غسل جبيره اى است، چنانچه مى داند تا آخر وقت عذر او برطرف نمى شود مى تواند در اوّل وقت نماز بخواند، امّا اگر اميد دارد كه تا آخر وقت عذر او برطرف شود احتياط واجب آن است كه صبر كند.

مسأله 100- اگر بخاطر درد چشم شستن صورت ضرر دارد بايد تيمّم كند و اگر مى تواند اطراف چشم و بقيّه صورت را بشويد كافى است.

مسأله 101- نمازهايى را كه با وضو يا غسل جبيره اى مى خوانند اعاده ندارد، مگر اين كه قبل از پايان وقت نماز، عذر برطرف شود، در اينجا بنابر احتياط واجب، نماز را اعاده كنند.

شهد نماز...
ما را در سایت شهد نماز دنبال می کنید

برچسب : آموزش عملی نماز, نویسنده : abolfazl pamahmoodi65 بازدید : 194 تاريخ : ساعت: 20:18

نماز های واجب و مستحب

نمازها به دو قسمِ واجب و مستحب تقسیم مى شوند.

نمازهاى واجب شش تا است: 1. نماز یومیه که در مجموع 17 رکعت است: نماز صبح دو رکعت، نماز ظهر چهار رکعت، نماز عصر چهار رکعت، نماز مغرب سه رکعت و نماز عشا چهار رکعت.

2. نماز آیات: دو رکعت.

3. نماز میت.

4. نماز طواف واجب خانه کعبه: دو رکعت است، که بعد از طواف واجب خوانده مى شود.

5. نماز قضاى پدر که بر پسر بزرگ تر واجب است. تعداد رکعات آن بستگى دارد که پسر بزرگ تر چند رکعت از نمازهاى قضا شده پدر را یقین دارد که به همان مقدار بر او واجب است.

6. نمازى که به واسطه اجاره، نذر، قسم و عهد واجب مى شود; تعداد رکعات هم بستگى دارد که هنگام نذر، اجاره، قسم و یا عهد، چند رکعت در نظر گرفته شده است.

نمازهاى مستحبى فراوان است، که در توضیح المسائل مراجع بزرگوار آمده است.

شهد نماز...
ما را در سایت شهد نماز دنبال می کنید

برچسب : آموزش عملی نماز, نویسنده : abolfazl pamahmoodi65 بازدید : 180 تاريخ : ساعت: 20:08

آموزش ارتباط با ما صفحه اصلی >آموزش حفظ قرآن کریم درس اول: فضیلت و برکات حفظ قرآن برای پی بردن به فضیلت و اهمیت حفظ قرآن کافی است اندکی در احادیث رسیده از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) در اينباره و نیز در سیره عملی ايشان در تعامل با قرآن و اهل آن دقت کنیم. به طور کلی قرآن کریم در نگاه آن بزرگواران از جایگاهی رفیع و منزلتی ویژه برخوردار است و بالتبع مسائل مربوط به آن، از جمله «تلاوت و قرائت، تدبر و عمل به فرامین آن و آموختن و آموزاندن آن» و نيز «حفظ قرآن و در سينه داشتن آن»، مورد سفارش ایشان قرار گرفته است. به چند نمونه از احادیث مرتبط با حفظ قرآن توجه کنید: 1ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «حَمَلَةُ القُرْآنِ هُمُ المَحْفُوفونَ بِرَحمَةِ اللهِ، المُلَبِّسونَ نُورَ اللهِ، المُعَلِّمونَ كَلامَ اللهِ. مَنْ عاداهُم فَقَدْ عادَي اللهَ و مَنْ والاهُم فَقَدْ والَي اللهَ.»:[1] حافظان قرآن مشمول رحمت خدا، در بركنندگان نور خدا و آموزگاران كلام خدايند. كسي كه با آنان دوستي نمايد با خدا دوستي نموده و كسي كه با آنان دشمني كند خدا را دشمن داشته است. 2ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «إنَّ اَكْرَمَ العِبادِ إلَي اللهِ بَعْدَ الاَنبياءِ العُلَماءُ ثُمّ حَمَلَةُ القُرآن. يَخْرُجونَ مِن الدُّنيا كَما يَخْرُجُ الاَنبياء وَ يَحْشُرونَ مِنْ قُبُورِهِم مَعَ الاَنبياءِ و يَمُرُّونَ عَلي الصِّراط مَعَ الاَنبياءِ و يَأخُذونَ ثوابَ الاَنبياء. فَطوبي لِطالب العِلْمِ و حامِلِ القرآنِ ممّا لَهُم عِندَ اللهِ مِن الكرامَةِ وَ الشَّرَفِ.» [2]: گرامي‌ترين بندگان بعد از انبياء علما و سپس حافظان قرآن هستند. مانند انبياء از دنيا مي‌روند، همراه انبياء از قبرهايشان خارج مي‌شوند، به همراه انبياء از صراط مي‌گذرند و ثواب انبياء را مي‌برند. پس خوشا به حال پوينده راه علم و حافظ قرآن، به سبب كرامت و شرافتي كه نزد خدا دارند. 3ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «مَنْ اَعْطاهُ اللهُ حِفْظَ كِتابِهِ فَظَنَّ اَنَّ أحَداً اُعْطِيَ أفْضَلَ مِمَّا اُعْطِيَ فَقَدْ غَمَطَ أفْضَلَ النِّعمَةِ.»: [3] هر كس كه خداوند حفظ كتابش را به او ببخشد و گمان برد به كسي چيزي بهتر از او داده شده، بافضيلت‌ترين نعمت را كوچك شمرده است. 4ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «أغْنَي النَّاسِ حَمَلَةُ القُرآنِ؛ مَنْ جَعَلَهُ اللهُ تَعالي في جوْفِهِ.»: [4] بي‌نيازترين مردم حافظان قرآن هستند؛ همان كساني كه خداوند متعال قرآن را در وجودشان جاي داده است. 5ـ‌ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «إذا ماتَ حامِلُ القُرآنِ أوحَي اللهُ إلَي الأرضِ أَن لا تَأكُلي لَحْمَهُ. قالَتْ: إلهي كَيفَ آكُلُ لَحْمَهُ و كَلامُكَ في جَوْفِه.»: [5] هنگامي كه حافظ قرآن از دنيا مي‌رود خداي تبارك و تعالي به زمين وحي مي‌كند كه «گوشت بدن او را نخور.» زمين مي‌گويد: «پروردگارا، چگونه گوشت او را بخورم در حالي كه كلام تو (قرآن) در قلب اوست.» 6ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «لِحاملِ القُرآنِ إذا عَمِلَ بِهِ فَأحَلَّ حَلالَهُ و حَرَّمَ حَرامَهُ شَفْعٌ في عَشْرَةِ أهْلِ بَيْتِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ كُلُّهُم قَدْ وَجَبَتْ لَهٌ النّارُ.»:[6] حافظ عامل به قرآن كه حلال آن را حلال و حرام آن را حرام مي‌شمارد فرداي قيامت در مورد 10 نفر از بستگانش ـ كه همگي آنها اهل آتشند ـ حق شفاعت دارد. 7ـ قال علی (علیه السلام): « اِقرَؤُوا القرآنَ و اسْتَظْهِرُوهُ فإنّ اللّهَ تَعالى لا يُعَذِّبُ قلباً وَعَى القرآنَ. »:[7] قـرآن را تـلاوت كـنـيـد و آن را به خاطر سپاريد، زيرا خداوند متعال دلى را كه قرآن را در خود دارد عذاب نمى‌كند. 8ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): « إنّ الّذى ليسَ فى جَوْفِهِ شيىءٌ مِنَ القرآنِ كَالبيتِ الخرابِ. » : [8] كسى كه در درونش چيزى از قرآن نيست، دلش مانند خانه ويران است. 9ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): « مَنْ قَرَأ القرآنَ عن حفظِهِ ثمّ ظَنَّ أنّ اللّهَ تَعالى لا يَغْفِرُهُ فَهو مِمّنِ اسْتَهْزَأ بآياتِ اللّهِ. »:[9] كـسـى كـه قرآن را از حفظ بخواند و گمان كند خداى تعالى او را نمي‌آمرزد، در شمار كسانى است كه آيات الهى را به تمسخر گرفته‌اند. 10ـ قال الامام الصادق (عليه السلام): «اَلْحافِظُ للْقرْآنِ الْعامِلُ بِه مَعَ السَّفَرةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ.»: [10] حافظ قرآن كه بدان عمل كند، در آخرت رفيق و همراه فرشتگان و سفيران الهي خواهد بود. از بیانات نورانی معصومان در این باب ، می‌توانیم به برخي از برکات حفظ قرآن پی ببریم؛ از جمله: «قرار گرفتن در پناه رحمت الهي، محشور شدن با انبياء و همراهي با آنان، برخورداري از بالاترين ثروت فرهنگي (قرآن)، داشتن حق شفاعت در قيامت، ايمني از عذاب آخرت، آباداني دل و ...». البته چنانچه در متن شماري از احاديث تأكيد شده، شرط اين بهره‌مندي آن است كه حافظ قرآن در جهت عمل به احكام و فرامين آن حركت كند و كلام وحي همواره نصب العين او باشد. بديهي است كه تنها بسنده كردن به خواندن ظاهري آيات، تمامي اين بركات را به دنبال ندارد. علاوه بر موارد فوق، بركات و فوائد مهم ديگري نيز در حفظ قرآن هست كه از مهم‌ترين آنها «انس با قرآن» است. حفظ قرآن را جامع‌ترين راه براي انس با اين كتاب مقدس دانسته‌اند و به راستی هم چنين است؛ زیرا حافظ قرآن، به بهانه ورود به اين وادي مبارك و به سبب آنكه بي‌توجهي به آيات و فراموش كردن آنها پسنديده نيست و نوعي بي‌احترامي به كتاب وحي تلقي مي‌شود، بايد تا پايان عمر به تلاوت قرآن و محفوظات خود پايبند باشد و همين نكته و خواندن مكرر آيات موجبات مؤانست و رفاقت او را با قرآن فراهم مي‌كند. فايده بسيار مهم ديگر براي حفظ قرآن فراهم كردن زمينه «تدبر در قرآن» است. اين نكته در بيانات رهبر معظم انقلاب نیز به خوبي مطرح شده است. ایشان در یکی از دیدارهای خود با قاریان و حافظان قرآن فرمودند: «... وقتی شما حافظ قرآن هستید، این تکرار آیات قرآنی و انس دائمی با قرآن، به شما فرصت می‌دهد که در قرآن تدبر کنید. تدبر در قرآن با همینطور خواندن و رد شدن به دست نمی‌آید؛ با یک بار و دوبار خواندن هم حاصل نمی‌شود؛ با تکرار و انس با آیه‌ای از قرآن امکان تدبر در آن به دست می‌آید. و چقدر لطایف در قرآن کریم هست که اینها را جز با تدبر نمی‌توان فهمید. بنابراین حفظ و فهم معانی قرآن و تلاوت آن لازم است.» [11] ايشان در همین رابطه در جای دیگری یادآور شده‌اند که: «... به سمت حفظ قرآن بيشتر برويد. حفظ، وسيله است البته؛ حفظ وسيله است. حفظ، هدف نيست. حفظ قرآن، وسيله است؛ وسيله است براى اين كه انسان آسان بخواند، آسان تكرار كند و امكان تدبر پيدا كند. جوانها بروند از استعدادشان، از حافظه‌شان استفاده كنند. بچه‌ها را، جوانها را بكشانيد به سمت حفظ قرآن. البته امروز با گذشته ما قابل مقايسه نيست، خيلى جلو هستيم؛ اما كم است. آنچه كه الان در كشور ما وجود دارد، كم است. بروند به سمت حفظ قرآن. وقتى كه حفظ حاصل شد، آن وقت توان و فرصت براى تدبر بيشتر پيدا خواهد شد و همين تدبر است كه كليد است. كليد اصلى، همين تدبر در قرآن و فكر كردن در قرآن است.» [12] آنچه گفتيم گوشه‌اي از بركات و فوائد حفظ قرآن كريم بود و بركات فراوان ديگری نيز هست كه مجال پرداختن به آنها در این مختصر فراهم نیست. اما آنچه گفتيم و نگفتيم تنها به منزله توصيف منظره‌اي نيكو و دلكش است و شرط بهره‌مندی کامل از این تصویر زیبا آن است که آستين همت را بالا بزنيد و با توكل بر خدا و توسل به ذوات مقدس معصومان (عليهم السلام) «حفظ قرآن» را آغاز كنيد. پي نوشت: [1] . مستدرك الوسائل /ج4/ص 254. [2] . بحارالانوار /ج 89/ ص 18ـ 19. [3] . كنزالعمال / ج1/ حديث 2317. [4] . كنزالعمال/ج1/حديث 2261. [5] . كنزالعمال/ج1/حديث 2488. [6] . كنز العمال / ج 1/ حديث 2327 . [7] . بحار الانوار، ج 89،‌ ص19. [8] . كنز العمال، ج 1، ص 553. [9] . مستدرك الوسائل، ج 2، ص 294. [10] . اصول كافي، ج 4، ص 404. [11] . سخنراني ايشان در 4 مهر 1385. [12] . سخنراني ايشان در 4 تير 1390. شهد نماز...
ما را در سایت شهد نماز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abolfazl pamahmoodi65 بازدید : 220 تاريخ : ساعت: 14:14